اولین عکس پسملی
پسر کوچولوی مامان..این اولین عکسته...اینجا 5 ماهه توو دل مامانی... ...
نویسنده :
مامان و بابای یاسمن و حسين
23:23
دخمل مودب من
پارک
سلام دختر نازم ..فرشته کوچولوی مامان و بابا..فقط از فرشته بودن 2 تا بال کوچولو کم داری عروسکم... اینجا پشت در پارک بادی منتظری تا بری بازی... در حال رقص روی تشک بادی... ...
نویسنده :
مامان و بابای یاسمن و حسين
23:03
مادرانه>براي پسرم
احساس میکنم دوستت دارم هنوز ندیدمت حتی هنوز نمیدونم قلبت تشکیل شده یا نه؟ گاهی احساس میکنم حرکت میکنی اما شاید خیلی زوده اما حست میکنم...مهم همینه ... که هستی....اگه به دنیا بیایی هیچ فرقی با یاسمن نداری.... ...
نویسنده :
مامان و بابای یاسمن و حسين
13:43
پسرگلم
پسر گل مامان...الان 4 هفته است که فهمیدم پسری...دوست دارم زودزود ببینمت...4 ماه دیگه میایی پیشم.....منتظرتم عزیزکم.... ...
نویسنده :
مامان و بابای یاسمن و حسين
13:23
ددر
یاسمن خانم خیلی اهل گذشت و گذار شده ...وقتی میخواییم بریم بیرون تند تند میگه دد..دد...دد...عصر که میشه دیگه باید ببرمش بیرون...وقتی هم خسته میشه میاد بغلم که یعنی بریم خونه...جمعه ها میریم با باباجونش پارک...وقتی هم میاد شیرش و خورده و میخوابه تا صبح... ...
نویسنده :
مامان و بابای یاسمن و حسين
8:20
بازیگوشیهای یاسمن خانمی
اینجا یاسمن خانمی گلسراشو از سرش کنده و موهاش سیخ سیخ شده ااین فقط یه چادر نیست ...یاسمن خانم انداخته روش مثلا قایم شده...کلی از اون زیر میخندید... ...
نویسنده :
مامان و بابای یاسمن و حسين
21:11
مادرانه
دختر گلم داره یکی دیگه از دندونای کرسی ات در میاد...یکم بیقراری میکنی... تازگیا وقتی ازت میپرسیم کلاغ چی میگه؟ تندی میگی گار گار...قربون شیرین زبونیات برم... تند تند روزا میگذرن و تو جلوی چشمای من داری بزرگ میشی...ایشالله همیشه سلامت باشی خانمم... ...
نویسنده :
مامان و بابای یاسمن و حسين
19:30
تعطیلات عید به روایت تصویر
جلوی در ویلا...ازصبح که بیدار میشد دنبال مرغ و بوقلمون ها میکرد تا از خستگی گریش میگرفت... ما هم مرغ ها رو میاوردیم توو حیاط تا یاسمن دلی از عزا در بیاره... نون رو از ما میگرفت خودش به مرغا میداد... اونقدر از دیدن دریا خوشحال بود که همش جیع میزد...هیجان زده بود...اخر سر هم به زور اوردیمش.. ...
نویسنده :
مامان و بابای یاسمن و حسين
0:33